مجموعه حاضر شامل ده داستان کوتاه است که به مسائل اجتماعی و آسیبشناسی آن، نقد باورهای خرافی از منظر روایت با زبانی قصه گو و جذاب میپردازد. اغلب داستان های این مجموعه ساختار ادبی قوی و مستحکمی دارند و از عناصر داستانی به خوبی بهره بردهاند. تنوع فضاهای داستانی، نثر پخته و و عاری از پیچیدگیهای غیر ضرور، دیالوگهای متناسب با بافت قصه این کتاب را به اثری خواندنی تبدیل کرده و در نهایت تجربهای متفاوت را برای مخاطبان رقم میزند.
- در میآورد و هر روزِ پنجاه سال هم میگفت یه نگاه به دوزار ، برای همین مردم میگفتند عزیز خُل است، دیگر در دوره زمانهی آینههای جیبی و شیشههای رفلکس و گوشیهای آینهدار و عکس سلفی، ملت مگر مغز خر خوردهاند که برای دیدن خودشان در آینه پول بدهند؟»
- «...بار اولی که گفته بود خانه ای خریده با قایقی روی پشت بامش ، دخترک باورش نشده بود و بار دوم که عکس قایق را فرستاده بود روی گوشی مربی مهد و بعد هم زنگ زده بود ،دخترک اول سکوت کرده بود و بعد جیغ و باز سکوت و دست آخر ...« قایق نیست که کشتی یه»
- «خودش را که توی آینه ی زنگار گرفته نگاه کرد لک و پیس هایش چندبرابر شد و پررنگ تر، درست عین صورت مادرش بعد از زاییدن او ، صورت مادرش را به خاطر نداشت اما حرفهای زنهای همسایه را چرا، که تا سالها اسمش سر زبانهاشان افتاده بود ،که سارَهگل موقع زایمان او صورت سفید و زیبایش شده عین نان چپاتی ، به یاد داشت زنها چطور در کوچه پس کوچه های ده با دیدن او عین ماده شیر می غریدند که «بیچارَه سارهگل!» و وردی میخواندند و دور میشدند انگار که او بدیُمن است، بدشگون، انگار که او مادرش را فرستاده سینه ی قبرستان و صورت عین ماهش را از ریخت انداخته...»
لیلا جلینی متولد ۱۳۵۷ فارغ التحصیل ادبیات نمایشی است
سایر آثار نویسنده:
- صفر مرزی / رمان / نشر امیرکبیر
- منیرو / نمایشنامه / نشر امیرکبیر
- خیال کال / مجموعه شعر/ نشر افق بی پایان
جوایز اکتسابی:
تقدیر در بخش آثار پژوهشی و نمایشی دفاع مقدّس
شما میتوانید با دریافت این کتاب از طاقچه آن را به صورت ایپاب در دستگاهتان مطالعه کنید.
دیدگاه خود را بنویسید