بهگزارش روابط عمومی نشر صاد، نشست مجازی «نقد و بررسی رمان چهلویکم» روز یکشنبه ۲۲ تیرماه در اینستاگرام خبرگزاری ایبنا بهصورت زنده برگزار شد. در این نشست که احسان رضایی و امیر خداوردی بهعنوان منتقد و حمید بابایی، نویسندهی کتاب حضور داشتند، رمان چهلویکم از لحاظ زبانی و تاریخی بررسی شد.
امیر خداوردی، نویسنده و منتقد دربارهی این رمان گفت: رمان چهلویکم را از این منظر که در زمان پهلویِ اول رخ میدهد میتوان رمان تاریخی دانست و از این جهت که رمان است، و رمان، اندیشهی امروز را بازگو میکند طبیعتا تاریخ را از دریچهی اندیشهی امروز، بازخوانی میکند.
ما اگر با ماشین زمان به آن دوره برگردیم مانند ادریس را نخواهیم یافت که برای حضورش در سرکوب مردم معترض در واقعهی گوهرشاد پشیمان باشد و توبه کند.
آدمهای آن دوره مانند امروزِ پس از انقلاب نبودند و سرگرم کار خودشان را بودند. قضاوت و داوری نداشتند و دربارهی فرمان شاه حتی در ذهن خود تردید نمیکردند.
پس در آن زمان چنین آدمی نداشتیم اما رمان قابلیت این را دارد که دوباره برگردد به آن زمان، یا آن زمان را به زمانهی ما بیاورد. کار رمان همین است؛ ادریس بیافریند. کار رمان چهلویکم از این جهت بهخوبی انجام شده است.
اما دربارهی نثر رمان چهلویکم، حمید بابایی نویسندهی کتاب تلاش کرده است که بین زبان دورهی پهلوی و زمانهی ما ارتباطی ایجاد کند که قابل فهم باشد. این مزیت است. مخاطب بدون دشواری کتاب را میخواند. البته نثر نوشتههای خودم متهم به دشوارخوانی است اما نثر نوشتههای بابایی سادهتر است. اگر دست من بود میگفتم نویسنده نثر داستان را بیشتر از این امروزی کند. اینطور بیشتر میپسندم.
احسان رضایی نیز در این نشستِ مجازی، رمان چهلویکم را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد و گفت:
رمان چهلویکم رمانی است که با دو خط داستانی روایت میشود. دو نفر که بنا بهدلایلی شاهد کشتار مسجد گوهرشاد بودند؛ میرعماد و ادریس. میرعماد شخص دولتی بوده که شغلش کتابت است. کتابت از شغلهای قدیمیست. قدیمیترین کتاب فارسی که بهجا مانده و به روزگار ما رسیده یک کتاب داروشناسی پزشکی است که اسدیِ توسیِ شاعر، سرایندهی منظومهی گرشاسبنامه نوشته است. انتخاب این شغل در قصه، میتواند نشاندهندهی تقابل سنت و مدرنیته باشد.
نفر بعدی، ادریس است که مأمور نظمیه است و محل خدمتش مسجد گوهرشاد. در فصلهای زوج کتاب، زندگی ادریس روایت میشود. از عاشق شدن و ازدواج و ...
باوجود اینکه ادریس در واقعهی مسجد گوهرشاد دخالتی نداشته است اما پشیمان است و از حضور اندک خود هم توبه میکند.
رمان چهلویکم بهدلیل روایتِ واقعهی تاریخی میتواند رمان تاریخی باشد که ازنظر مستند بودن تاحدود زیادی موفق بوده است اما از جنبهای دیگر، این رمان بهدلیل پرداختن به مفهومِ توبه و مفاهیمِ دینی دیگر، تبدیل به یک اثر دینی شده است.
اما نقد بنده به این رمان نثر آن است. در عین حال که آقای بابایی با متون کهن آشنا هستند و مطالعهی زیادی داشتهاند اما زبانِ داستان به تمرین و ممارست بیشتری نیاز دارد. در بخشهای میرعماد ما با نثری مواجه هستیم که زبان یک کاتب نیست. از اصطلاحات خوشنویسی استفاده نشده است. گاهی در نثر این بخشها، لغاتی وارد شده است که مربوط به زبانِ امروزیِ ماست نه زبان کاتب دورهی پهلوی اول. از این نظر، نثرِ مربوط به فصلهای فرد کتاب به دقت بیشتری نیاز دارد.
امیدوارم آقای بابایی که در این رمان تلاش بسیار خوبی داشتهاند، در کارهای بعدی این مسئله را هم بیشتر موردتوجه قرار دهند.
در ادامه حمید بابایی نویسندهی رمان چهلویکم که اثرش فروردینِ ۱۳۹۹ در دو نسخهی الکترونیک و کاغذی از سوی نشر صاد منتشر شده است به اظهاراتِ دو منتقد اشاره کرد و افزود: این رمان سعی کرده است ادای دینی باشد به تذکره الاولیای عطار و من بهعنوان نویسنده تلاش کردهام یک رابطهی بینامتنی ایجاد کنم. همانطور که آقای رضایی اشاره کردند بنده تحقیقات تاریخی دقیقی داشتم اما بهمعنای ذکر نکته به نکتهی تاریخ نیست. در جاهایی شخصیتها برگرفته از ذهن نویسنده هستند.
در حوزهی زبان و نثر هم میخواستم زبان اثر نزدیک به بازهی تاریخی داستان یعنی دورهی پهلوی اول باشد و سعی خواهم کرد ادامهی این رمان را هم بنویسم.
علاقهمندان میتوانند برای تهیهی نسخهی الکترونیکِ کتاب چهلویکم با ۵۰ درصد تخفیف تا ۳۱ تیرماه به نرمافزار کتابخوانِ طاقچه مراجعه و برای تهیهی نسخهی کاغذی آن از طریق فروشگاه سایت نشر صاد اقدام کنند.
دیدگاه خود را بنویسید