اگر میخواهی با خدا صحبت کنی، این کتاب را نخوان. اگر میخواهی صادقانه، بیکلک و بیریا با خدا صحبت کنی، این کتاب را نخوان. حالا اگر خیلی اصرار داری این کتاب را بخوانی، هرچه میتوانی کمتر بخوان؛ پنج صفحه، و یا حتی یک صفحه، و اگر فقط یک جملهاش را خواندی که چه بهتر. و اگر ناگهان همهاش را خواندی، بدان که آدمهای این کتاب هنوز ادب و آداب نیایش را نمیدانند.
خداوندا!
همه فکر میکنند من خیلی چیزها سرم میشود. از ریاضی و هندسه و معماری تا ...آشپزی و آرایشگری و آبیاری.
اما...محبوبا!
آنها نمیدانند که من نمیدانم.
راستش مخم کشش ندارد.
نه اینکه اصلا - یک چندتایی کتاب خواندهام -
اما همیشه موقع کتاب خواندن، خوابم میگیرد.
الهی!
به من یک بالش نرم عطا کن
- به همراهِ یک روبالشیِ ساتنِ صورتی و خیالی آسوده -
و به آنهایی که نمیدانند من نمیدانم، کاری نداشته باش.
همینجوری خوب است. برای کسی که ضرری ندارد.
دارد؟
ندارد دیگر قربانت بروم.
دیدگاه خود را بنویسید